روانشناس و حقوق دان

✿◕ ‿ ◕✿منتظر واقعی اوست✿◕ ‿ ◕✿

❤گفتم که روی ماهت از من چرا نهان است ؟ ......گفتاتو خود حجابی ورنه رخم عیان است ❤

روانشناس و حقوق دان

> پسر جوانی در کتابخانه از دختری پرسيد: «مزاحمتان نمی شوم کنار دست شما بنشينم؟»

>دختر جوان با صدای بلند گفت: «نمی خواهم يک شب را با شما بگذرانم»

> تمام دانشجويان در کتابخانه به پسر که بسيار خجالت زده شده بود نگاه کردند. پس از چند دقيقه دختر به سمت آن پسر رفت و در کنار ميزش به او گفت: «من روانشناسی پژوهش می کنم و ميدانم مرد ها به چه چيزی فکر ، گمان کنم شمارا خجالت زده کردم درست است؟»

> پسر با صدای بسيار بلند گفت: «200 دلار برای يک شب!!؟ خيلی زياد است!!!»

 

> وتمام آنانی که در کتابخانه بودند به دختر نگاهی غير عادی کردند، پسر به گوش دختر زمزمه کرد« من حقوق میخوانم و ميدانم چطور شخص بيگناهي را گناهکار جلوه بدهم!!»

 

 



نظرات شما عزیزان:

زهرا
ساعت18:18---20 مرداد 1392

ممنونم كه براي وبلاگم نظر گذاشتي ببخشيد دير جواب نظر شما رو دادم دسترسي به اينترنت نداشتم منتظر نظرات بعدي شما هستم

پاسخ:



نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ شنبه 19 مرداد 1392برچسب:, ] [ 18:37 ] [ یه دوست عالی ... ] [ ]